صندوق پشتیبان زیستبوم
طبیعتدوستان گرامی، همانگونه که در یادداشت 22 اسفند گفتم، قرار است که صندوقی مردمی برای حمایت از طبیعت ایران تاسیس شود. روشن است که این صندوق قرار نیست: 1- جای کارهای زیستمحیطی دیگری را که کنشگران مردمی به آن مشغولاند، بگیرد. 2- نسبت به وظیفههای سازمانهای دولتی مسوول محیط زیست و منابع طبیعی تجاهل کند (یا زبانم لال! جای آنها را بگیرد). 3- معجزه کند یا فیلی را به هوا بفرستد! 4- حقوق یا دستمزدی برای مدیران خود در نظر گیرد.
به بیان دیگر: 1- این صندوق مردمی فقط میخواهد پشتیبانیهای کوچک مالی (و چه کسی میداند؛ شاید بزرگ در آینده!) در جهت حفاظت از طبیعت و محافظان طبیعت داشته باشد، و سامانی بدهد به مجموعه کارهایی که پیش از این هم انجام میشدهاند (کمک به محیطبانان و جنگلبانان، کمک به حیات وحش، حمایت از فعالیتهای فرهنگی مدافع محیط زیست،...). 2- موسسان، مدیران بعدی، اعضا، و پشتیبانان صندوق، وظیفههای دیگر خود، مثلا: نقد سیاستهای مدیران دولتی، یا فعالیتهای آموزشی و ترویجی را کنار نخواهند گذاشت. 3- صندوق،در فضای اجتماعی و اقتصادی کنونی، انتظار دریافت کمکهای خیلی بزرگ یا توان دادن کمکهای "آنچنانی" را ندارد. در عوض، خواهد کوشید کارهای کوچک اما پایداری را به انجام رساند. 4- موسسان و مدیران صندوق هیچ دستمزد یا امتیازی نخواهند داشت، و تا آیندهی قابل پیشبینی، صندوق حقوق بگیر دیگری هم نخواهد داشت (گو این که امیدوارم به زودی کار آن چنان پر و بالی بگیرد که دستکم یک کارمند برای حسابداری و دیگر کارها استخدام کند).
با این توضیحها، خواهشمندم باز هم نظرها و پیشنهادهای خودتان را برای راهاندازی هرچه بهتر صندوق حمایت از طبیعت یا "صندوق پشتیبان زیستبوم" (و البته، درباره ی نام صندوق) بدهید.
هیات موسس صندوق، این افراد هستند: محمد درویش ، بهمن ایزدی ، و من (عباس محمدی).
http://boorjsina.persianblog.ir/post/366/ ورزش سیاسی شده ی ایران به کجا می رود؟؟
عباس عزیز درود پست دوم شما درباره صندوق پشتیبان زیستبوم را خواندم، پیشنهاد من دربارهی نام به شرح زیر است: به جای صندوق میتوان بنیاد گفت، زیرا این صندوق افزون بر جمع آوری کمک میتواند یکسری فعالیت اجرایی و عملیاتی نیز داشته باشد و صندوق بخشی از کارش باشد، بنابراین بنیاد جامعتر است. به جای پشتیبان، سه واژهی حامی، همیار و همراه را پیشنهاد میکنم. واژه زیستبوم را میپسندم و لازم این روی کلیدواژه تاکید شود، اما واژه سبز هم جایش در این ترکیب خالی است، کتاب تاریخچه صلح سبز را که انتشارات فنی چاپ کرده است میخواندم، چقدر جالب بود که برای نام از ابتدا وسواس به خرج داده اند و اعتقاد دارند نامشان در موفقیتهای آن بسیار موثر بوده است و نامشان و ترجمه آن جهانشمول و مناسب برای سالهای متوالی فعالیت بوده است. واژهی سبز بسیار جالب و قاطع است.
اما درباره فعالیت و ایده اجرایی، فعالیتهای انتشاراتی و فرهنگی را در این ساختار نو پیشنهاد میکنم، برای نمونه کتابهایی که مثلا شما، آقایان ایزدی و درویش و دیگران میتوانند تالیف بکنند، و همچنین یکسری محصولات فرهنگی و حتی محیط زیستی که میتوان در این ساختار طراحی، تولید یا وارد کرد و فروخت و ضمن اعتبار و کسب درآمد، فی نفسه فعالیتی سبز و موثر تلقی می شود. در این زمینهها پیشنهادهای دقیقتر و مشخصی دارم و خودم نیز آمادگی همکاری دارم و در صورت صلاحدید و در زمان مناسب مشخصا گفتگو و بررسی بکنیم. شاد باشید
درود با احترام و عذر خواهی . نام گنجینه زیست بوم ویا گنجینه ملی محیطزیست ایران ویا دفتر حافظ محیط زیست . ویا گنجه ملی محیط زیست ایران را ارائه میدهم .هرچند شما دلسوزان ومدیران صلاح میدانند حتما درست است اما نام این بنیادبایدجذاب باشد برای نسل جوان ونوگرا. کلمات قدیمی از نظر من مخاطب کمتری دارد این یکنظر است من معذورات شما موسسین گرامی را از هر حیث درک میکنم هدف مقدس است امیدوارم با کمک جدی جوانان مناطق بومی نقاط در معرض خطر تخریب توسط این جمعیت توانا وقوی شود و بتوانند ارمغانی از سلامت ورویش را درگنجه طبیعت ایران حفظ کنند